خدایا!به خاطر اینکه هرگز تنهایم نمیگذاری از تو سپاسگذارم!
خدایا!به خاطر اینکه هرگاه در جاده ی زندگی قدمم هایم اندکی از راه راست سست میشود تو با تلنگری به راهم می اوری از تو سپاس گذارم!
خدایا!ممنونم که هر زمان که تو را از یاد برده و حضور سبزت را در کنارم فراموش کرده ام با نازل کردن بلایی کوچک مرا متوجه خود ساخته ای تا به یاد اورم که در برابر اراده ی بی نهایت , هیچ چیز تاب ایستادگی ندارد!
خدایا! از اینکه میبینم بزرگی چون تو , همواره مرا زیر نظر دارد و هرگز فراموشم نمیکند سخت به خود می بالم.
خدایا با اینکه گناه کرده ام , ناسپاسی نموده ام حتی گاهی از رحمت بی کرانت نامید شده ام و بنده ی خوبی برایت نبودم , اما تو با اغوش باز پذیرایم بودی و در نهایت بزرگواری حمایتم کرده ای!
به راستی ای پرودگار زیبا و مهربان ! در برابر این همه لطف و بخشندگی تو چه می توانم بگویم ؟
این همه سخاوت و کرم را چگونه پاسخگو باشم؟
خدایا!شمار دفعاتی که در نهایت ناباروری و بهت و بهت همگان از راه های عجیب و خارق العاده ات در سخت ترین و غیر ممکن ترین شرایط یاورم بوده ای , از حساب بیرون است .
تو خود نیک میدانی که بنده ات جز چیز هایی که تو به او بخشیده ای در چنته ندارد , پس تمنا دارم در یا فتن راه درست زندگی و به دست اوردن شادمانی , عشق , ارامش و سعادت حقیقی یاری ام کنی , چرا که بدون تو هیچ ندارم و با تو از همگان بی نیازم.
خدای من ! میدانم که با این همه , تو باز هم مرا دوست داری و همیشه و هر لحظه مواظبم هستی , زیرا این حدیث قدسی ات همواره در ذهنم طنین می افکند :
" اگر انان که از من روی برتافتند میدانستند که چقدر مشتاق دیدارشان هستم هر اینه از شوق جان میسپردند..."
[ یکشنبه 91/10/10 ] [ 6:42 صبح ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]
[ شنبه 91/10/9 ] [ 12:10 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]
خدایا!
بابت ان روز که سرت داد کشیدم متاسفم...
من عصبانی بودم...
برای چیز هایی که تو میگفتی ...
ارزش نداشت...
و من پافشاری میکردم...
[ جمعه 91/10/8 ] [ 9:36 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]
ادمک اخر دنیاست بخند
ادمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
ادمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
ان خدایی که بزرگش خواندی
به خدا مثل من و تو تنهاست بخند
[ جمعه 91/10/8 ] [ 9:28 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]
...
یک نفر دهن خاطره ها را ببندد
...
نمیخواهم بشنوم
...
عذابم می دهند
[ پنج شنبه 91/10/7 ] [ 11:24 صبح ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]