Animated  Sparkly Love Heart

کُـدهــآیِ مــوسِ بوســــه

کداهنگ برای وبلاگ

فراموش شده _دخترک دی

از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد،شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج , عشق خود را در پستوی زمان تنها حس نمی‌کنم .

شیدا_دختری از جنس تنهایی

قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق...

عشق ارمغان دلدادگی است و این سرنوشت سادگی است...

چه قانون عجیبی !

چه ارمغان نجیبی وچه سرنوشت تلخ و غریبی !

هر بار که ستاره های زندگی ات را با دستان خود راهی اسمان پر ستاره میکنی

و خود در تنهایی و سکوت خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو جدا گشته دلخوش کنی...

و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری...

 



[ سه شنبه 91/10/12 ] [ 5:46 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]

نظر

شد بهار و دل من اسیر شهر طوفانی انتظار است

حرف دل من این بوده وهست ان زمان که بیایی بهار است

قوی دل لحظه هارا شمرده تا تو از شهر غربت بیایی

نبض الاله ها را گرفتم تا که شاید بدانم کجایی

شهر لب , باغ دل , مرز احساس و حسرت لحظه ای با تو بودن

بانگاهت سخن گفتنو بعد شعری از جنس دریا سرودن

عکس رویایی ات را نهادم توی یک قاب عکس طلایی

باکمی لاله رویش نوشتم لعنت عشق بر تو جدایی

میتپد قلب در شهر غوغا باز در ارزوی رسیدن

باز هم حسرت روی یک شمع حسرت دسته ای پونه چیدن

حسرت سرخ فردای غربت بی امان لحظه ها را شمردن

ارزو کردنی بی سرانجام دل به امواج عشقی سپردن

سال رفت و من و پونه و تو حبس در بند های جدایی

یک جهان حسرت مهربانی عالمی ارزوی رهایی

من نگاه تو را اولین بار روی یک شعر غمناک دیدم

قصه ی سبز زیباییت را از زبان غزل ها شنیدم

باورم نیست امد بهار و ماه چشم تو برد دل نتابید

دل به یاد تو یک سال رنجید چشم در ارزویت نخوابید

یادگار تو یک عشق پاک ست توی گلدانی از ارزویم

خوب شد مانده این یادگاری تا که گه گاه ان را ببویم

چشم تو نقطه ی عطف دلهاست دیدنت مرهم قلب عاشق

گونه ات سرزمین تبسم خنده های تو رنگ شقایق

تا بیایی روی دل خود عکس یک یاس تنها کشیدم

توی نقاشی چشم هایت انتظاری شکوفا کشیدم

هیچ کس با دل من نیامد تا لب جاده های رهایی

منتظر مانده ام روی یک پل تا که شاید از ان سو بیایی

اسمان تا نگاهی به من کرد دیدگانش پر از اشک غم شد

نقره هایش هم از غصه تب کردیک گل از خنده ی زهره کم شد

برکه اشکه مرا دیدو قلبش مثل یک نرگس منتظر شد

قصه ام را به الاله گفتم بر لبش حسرتی منتشر شد

هر کسی که برایم دلش سوخت عاشقانه شکست و دعا کرد

سنگ هم قصه ام را شنید و صادقانه خدا را صدا کرد

باز هم تو در انجایی و من منتظرم تا بیایی

درس من رمز زیباشکفتن قلب من دفتر اشنایی

گفته بودی اگر قاصدک ها از سحر های رویابیایند

گفته بودی اگر شاپرک ها شهرمان را گلستان نمایند

گفته بودی اگر صد شکوفه در میان گلستان بروید

گفته بودی اگر یک پرستو برگ الاله ای راببوید

گفته بودی اگر توی قلبم باغی از یاس خوشبو بکارم

گفته بودی اگر مثل باران روی دلهای عاشق ببارم

باز میگردی و در کنارم قصه ی عشق را مینگاری

پس چه شد نسترن ها شکفتند باز گرد ای نسیم بهاری

_______________________________________________________________

جواب نظرات خصوصی:

مر30.خیلی قشنگ بود!گل تقدیم شما

من با این وبلاگ درست کردنم!همه رو از کار و زندگی انداختم....خسته کننده



[ سه شنبه 91/10/12 ] [ 9:7 صبح ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]

نظر

شیدا_دختری از جنس تنهایی

باز باران با ترانه میخورد بر بام خانه

خانه ام کو؟

خانه ات کو؟

ان دل دیوانه ات کو ؟

روزهای کودکی کو؟

فصل خوب سادگی کو؟

یادت اید روز باران گردش یک روز دیرین؟

پس چه شد دیگر کجا رفت؟

... خاطرات خوب و رنگین...

در پس ان کوی بن بست در دل تو ارزو هست؟

کودک خوشحال دیروز غرق در غمهای امروز

یادباران رفته از یاد, روز های رفته برباد...

بازباران می خورد بر بام خانه...بی ترانه...بی بهانه...

شایدم گم کرده خانه!

________________________________________________________________________

جواب نظرات خصوصی!

این همه خشونت!!!شرمنده 



[ دوشنبه 91/10/11 ] [ 5:0 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]

نظر

شیدا_دختری از جنس تنهایی

فقط برای اینکه گاهی یادمون بمونه نباید زیر قول هامون بزنیم!!!!!!!!!

_______________________________________

جودی خوشبحالت اینقد طرفدارای مهم داری!!!!!

www.aparat.com

 

 



[ دوشنبه 91/10/11 ] [ 7:33 صبح ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]

نظر

شیدا_دختری از جنس تنهایی

واقعا که!

با این رفتارات... مث یه دختر بچه ی لوس بی جنبه شدی!!!

چرا یکم فک نمیکنی..

پس کی میخوای دیگه یکم بزرگ شی...

با تو ام چیه ؟ باز من اومدم دو کلمه باهت حرف بزنم چشات پر اشک شد...

میگی تقصیر تو نیست پس تقصیر کیه؟؟؟

اصلا مگه میشه ادم گاهی اوقات ناخواسته جایی بره یا حرفی بزنه...

مگه هر کی بهت رو داد و دلش بحالت سوخت باید اینقد زود باهش صمیمی بشی...

چرا حالیت نمیشه !!!

تو لیاقت دوست داشتن رو نداری ...تو لیاقت اینو نداری که کسی بهت فک کنه یا تو به کسی فک کنی...

اگه کسی بهت حرفی زده دلش بحالت سوخته... فقط همین ...

تو حق نداری براش مزاحمت ایجاد کنی...

حق نداری با حرفات ازارش بدی...

حق نداری ازش توقعی داشته باشی...

نمیخواد قسم بخوری که توقعی نداشتی ...

بسه دیگه !

چرا نمیخوای دست از این خیال پردازی هات برداری؟؟؟

یکم بزرگ شو...

حالا هم برو تو اتاقت... حق نداری بیای بیرون ... دختره ی...



[ یکشنبه 91/10/10 ] [ 6:8 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]

نظر

<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | قالب
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ