Animated  Sparkly Love Heart

کُـدهــآیِ مــوسِ بوســــه

کداهنگ برای وبلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فراموش شده _دخترک دی

از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد،شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج , عشق خود را در پستوی زمان تنها حس نمی‌کنم .

بی تو مهتاب شبی؟؟؟
نـــــــــــــــــــــــــه 
همه شب بی تو سیاه است
زندگی
بی تو
چه سرد است 
چه تباه است
در نهانخانه ی جانم؟؟؟
جان مگر بعد تو در سینه نهان است؟؟؟
یادم آمد "تــــــــــــــــــــــــــــــو" به من گفتی از این عشق حذر کن
تو "مســــــــــــــــــــافر"
بــــــــــــرو و قصد سفر کــــــــــن
"تــــــــــــــو" به من سنگ زدی
گرچه شکستم
نرمیدم
"مـــــــــــــــن" در این عشق نشستم
نگسستم

باز گفتی؟؟؟
"مــــــــــــــــــن" همان آهوی دشتم
"مــــــــــــــــــن" به صید تو وُ در دام نشستم
"تــــــــــــــــــــو" چو صیادی و من صید تو هستم
من که هر لحظه نگاهم به نگاهت نگران است
کی دلم خسته و محتاج نگاه دگران است؟؟
بی تو مهتاب شب؟؟؟؟؟
نه 
همه شب 
بی تو سیاه است


[ سه شنبه 91/11/3 ] [ 12:3 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]

نظر

بی تو مهتاب شبی

بی تو مهتاب شبی...

بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم ان عاشق دیوانه که بودم

در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید

باغ صد خاطره خندید

عطر صد خاطره پیچید

یادم امد که شبی باهم از ان کوچه گذشتیم

پرگشودیم و در ان خلوت دلخسته گشتیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت

اسمان صاف و شب ارام

بخت خندان و زمان رام

خوشه ی ماه فرو ریخته در اب

شاخه ها دست براورده به مهتاب

شب و سحرا گل و سنگ

همه دلداده به اواز شباهنگ

یادم اید تو به من گفتی از این عشق حذر کن

لحظه ای چند بر این اب نظر کن

اب ایینه ی عاشق گذران است

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا که دلت با دگران است

تا فراموش کنی چندی از این عشق سفر کن...

با تو گفتم حذر از عشق ندارم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد

چون کبوتر لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی

من نرمیدم نگسستم

باز گفتم که تو صیادیو من اهوی دشتم

تا به دام تو در افتم

همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندارم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم

اشکی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت

اشک در چشم تو لرزید

ماه بر عشق تو خندید

یادم اید که دگر از تو جدایی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم

نگسستم نرمیدم

رفت در ظلمت شب و شبهای دگر هم

نگرفتی دگر از عاشق ازرده خبر هم

بی تو اما به چه حالی من از ان کوچه گذشتم...

 



[ سه شنبه 91/11/3 ] [ 8:23 صبح ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]

نظر

باهم پریدن

همه قراردادها را روی کاغذ بی جان نمی نویسند

بعضی از عهد ها را روی قلب هم می نویسیم

حواست به این عهد های غیر کاغذی باشد

شکستنشان

یک ادم را می شکند!!!

دیشب من و همسفر باهم عهد بستیم....

عهدباهم پرواز کردن!

رسیدن به اوج ملکوت...

(شاهد این عهد : همه ی ستاره های اسمون)

(عهدی از نوع اسمان و از جنس پرواز)



[ یکشنبه 91/11/1 ] [ 8:44 صبح ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]

نظر

::

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ | قالب
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ