من قصه تو را تا ابد اینگونه آغاز میکنم :
یکی بود
هنوزم هست
خدایا همیشه باشد …
.
.
.
[ یکشنبه 92/12/4 ] [ 10:8 صبح ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]
فراموش شده _دخترک دیاز روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد،شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج , عشق خود را در پستوی زمان تنها حس نمیکنم . |
من قصه تو را تا ابد اینگونه آغاز میکنم : یکی بود هنوزم هست خدایا همیشه باشد …
[ یکشنبه 92/12/4 ] [ 10:8 صبح ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |