تا نگاه میکنی باز هم وقت رفتن است...
باز هم همان حکایت های همیشگی ...
پیش از ان که با خبر شوی
لحظه های عزیمت تو ناگزیر میشود...
اه ... ای دریغ و حسرت ...
ناگهان چقد زود دیر میشود!
[ پنج شنبه 91/10/14 ] [ 2:23 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]
فراموش شده _دخترک دیاز روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد،شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج , عشق خود را در پستوی زمان تنها حس نمیکنم . |
تا نگاه میکنی باز هم وقت رفتن است... باز هم همان حکایت های همیشگی ... پیش از ان که با خبر شوی لحظه های عزیمت تو ناگزیر میشود... اه ... ای دریغ و حسرت ... ناگهان چقد زود دیر میشود! [ پنج شنبه 91/10/14 ] [ 2:23 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |