خدایا!
بابت ان روز که سرت داد کشیدم متاسفم...
من عصبانی بودم...
برای چیز هایی که تو میگفتی ...
ارزش نداشت...
و من پافشاری میکردم...
[ جمعه 91/10/8 ] [ 9:36 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]
فراموش شده _دخترک دیاز روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد،شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج , عشق خود را در پستوی زمان تنها حس نمیکنم . |
خدایا! بابت ان روز که سرت داد کشیدم متاسفم... من عصبانی بودم... برای چیز هایی که تو میگفتی ... ارزش نداشت... و من پافشاری میکردم... [ جمعه 91/10/8 ] [ 9:36 عصر ] [ شیدا .دختری از جنس تنهایی ]
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |